با اینکه نظر کسی را در مورد این بازی (Grounded)نپرسیده ام، ولی میتوانم با اطمینان کامل بگویم، تنها کسی که در اینجا از عنکبوت میترسد، من هستم. در واقع با دیدن آنها میخکوب میشوم، مگر اینکه بخواهند به من حمله کنند، در آن صورت مانند کسی که آتش گرفته و میخواهد خود را خاموش کند، سراسیمه به این سو و آن سو میروم.
شاید عجیب به نظر برسد ولی من ترجیح میدهم با آتش بسوزم تا اینکه حس کنم یک عنکبوت روی پوستم راه میرود. با در نظر گرفتن این موضوع، اینکه خود را درگیر بازیای میکنم که پر از عنکبوت ها است، شاید مسخره به نظر برسد. اما به خاطر بازی خوبی مانند Grounded، حاضرم با یکی از بدترین کابوسهایم کنار بیایم.
فهرست محتوا
بازی Grounded، نوعی وسیلهی سفر در زمان محسوب میشود که مرا به باغی میبرد که میتوانم بعدازظهرهای آفتابی را تجربه کنم، یا حتی تظاهر کنم که در Eternia، یا زمین سوم، مشغول جمع آوری علفزارها هستم.
Grounded، یک بازی پرشور، شبیه به فیلمهای دهه نود مانند، Honey I Shrunk the Kids است، که گویی با گروهی از کودکان دزدیده شده، درحال ماجراجویی در دنیایی هستید که دقیقا جلوی چشم ما است.
Grounded، یک بازی ژانر بقا سندباکس است، که به طرز قابل توجهی نسبت به بازیهای دیگر از استقبال زیادی برخوردار شد. به همین دلیل است که در موقعیتهای مناسب به سراغ حرکات عنکبوتی وحشتناک میرود.
برگردیم به زمانی که Grounded، تازه در دسترسی سریع راه اندازی شده بود و مواردی که آن را تهدید میکردند، کم بود.
عنکبوتهای بزرگ و وحشتناک که به طور گسترده در باغ پراکنده شده بودند و از مسیر خود منحرف نمیشدند و به راحتی در آنجا مانور میدادند، مرا دچار نوعی احساس امنیت کاذب کردند. اما با هر آپدیت جدیدی، آنها کشنده تر شده و تبدیل به شکارچیانی میشدند که در مناطق امنی که من آنجا بودم، به دنبال طعمه میگشتند.
با اینکه قبل از شروع نسخه 1.0، زیاد Grounded را تجربه کرده بودم، هنوز باید روی رفتار دشمنانم در بازی تمرکز کرده و آنها را تجزیه و تحلیل میکردم، کاری که حین انجام آن، بارها جان خود را در بازی به خطر انداختم. شما میتوانید با قفل کردن دستهایتان، یک تلسکوپ گوشتی درست کنید که نحوهی مقاومت و نقاط آسیب پذیر آنها را به شما نمایش دهد. اما برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر حتما باید آنها را دنبال کنید و از نزدیک شاهد اکوسیستم آنها باشید.
همهی موجودات داخل باغ، دارای الگوها و ویژگیهای رفتاری خاصی هستند. برای مثال، زمانی که برای اولین بار با موچههای قرمز روبه رو میشوید، آرام و صلح طلب به نظر میرسند، ولی در اصل خیلی کنجکاو هستند. آنها با سایر حشرات مبارزه میکنند، ولی اگر کاری به کارشان نداشته باشید، هیچ آزاری برایتان نخواهند داشت. اما اگر بخواهید به لانهی آنها حمله کنید، مورچههای سرباز از لانه دفاع کرده و شما را پس میزنند.
همچنین حتی اگر برای پاکسازی باغ، به صورت دوستانه تعداد زیادی از مورچهها را زیر پا له کنید، ممکن است عصبانی شده و به شما حمله کنند و حتی از باغ بیرون بیاندازند. به خاطر همین موضوع بود که مجبور شدم اولین پایگاه خود را ترک کنم.
جنگ Ground
جهان بازی به طرز گستردهای دارای واکنشهای مختلف است. واکنشهایی که شما را تشویق میکند تا در آنها شرکت کنید. من اولین حشرهی بد بو، که نوعی حشرهی شیطانی سم پرتاب کن بود، را کشتم. من این کار را با ایجاد یک درگیری سه طرفه بین این حشرات، یک کفشدوزک و مورچهها انجام دادم. با اینکه حشرات ویژگیهای فیزیکی خوبی دارند، ولی در مقابل، شما هم مغز یک انسان باهوش را دارید.
شاید بخواهید از جایی بالا بروید، ولی نتوانید، در اینصورت فلشهای بازی نقش دشمنتان را دارند، یا شاید شما حیلهای به کار بگیرید و آنها را به سمتی بکشید که میدانید گیر میکنند. بنابراین با اینکه هوش مصنوعی بازی گاهی اوقات، پیچیده و نگران کننده به نظر میرسد، ولی به راحتی میتوان آن را تغییر داد. با این حساب، به جای حل بخشهای مشکل که باید برطرف شود، میتوانید با استفاده از تکنیکهای جذاب، توانایی برنده شدن خود در مبارزات را بالا ببرید. این کار مانند نوعی استراتژی بقاء عمل میکند. البته با این وضعیت، آنها هنوز هم بزرگترین شکارچیان بازی محسوب میشوند.
بعضی اوقات رسیدن به پیروزی، نیازمند یک تقلب کوچک است.
بازیهای سندباکس کمی وجود دارند که این احساس را زنده میکنند. باید بدانید که این باغ هرگز در آرامش به سر نمیبرد و هر قدمی که در آن برمیدارید، صدای حشرهها به گوش میرسد. ممکن است در ابتدا ناخوشایند باشد، اما در نهایت آرامش بخش است. زمانی که شما با چمنهایی که به بلندی درختها هستند، احاطه شدهاید، دیدتان کم است. اما پس از مدتها بودن در آنجا، میتوانید با گوشهایتان تصویرسازی کنید. احساس میکنم شبیه متخصص کوچکی در بیابان هستم، که این هم به خاطر طراحی صدای فوقالعادهی بازی است. حداقل تا زمانی که حواسم پرت شود.
این اتفاق بیشتر در سبک co-op اتفاق می افتد. شب قبل که با یکی از دوستانم صحبت می کردم، می گفت که به سختی از دست یک عنکبوت فرار کرده است. ما در پایگاه خودمان، کنار ساختمانی که به اندازهی یک جعبه آبمیوه بود، آویزان بودیم.(جایی که من شبیه به برج مراقبت شده بودم). دربارهی اینکه چقدر احساس امنیت داریم و چطور از دست عنکبوتهایی که ممکن است دنبالمان باشند، فرار کنیم، بحث میکردیم. حین صحبت کردن، صدایی شنیدیم، صدایی شبیه به قدم زدن، که ناگهان یک پا مقابل ما ظاهر شد.
متاسفانه دوستم کشته شد. او هیچگونه شانسی نداشت. من آمادهی پریدن داخل آب شدم، جایی که میدانستم، عنکبوت گرگ، نمیتواند دنبالم بیاید، اما به دنبال انتقام بودم. من با عجله به سمت آن دیو، هجوم بردم. ناگهان او برخاست، با چشمهای قرمز و نیشهای شیطانیاش آمادهی حمله بود. متاسفانه من موفق نشدم تا او را بزنم.
ترس واقعا موثر است، مخصوصا وقتی شب فرا میرسد. چندین بار با زمزمه کردن چیزی، حواس خود را پرت کردهام، خوشبختانه عنکبوتها قادر به شنیدن صدای من در دیسکورد نیستند. در واقع تنها زمانی که احساس آرامش داشتم، وقتی بود که عنکبوتها به من حمله میکردند. یک روز صبح بیدار شدم و یکی از آنها را درحالیکه روی پشت بام آویزان شده بود، پیدا کردم. یک رویارویی ناامید کننده.
فرار در بازی Grounded، یک سکویی برای پرش به جلو است. شما باید راه و روش آدم ربایی را کشف کنید تا بتوانید پیشرفت کنید. در بازی شما به جستجوی آزمایشگاههایی میپردازید که توسط یک دانشمند ساخته شده است. کسی که به موفقیت بسیار بزرگ و مهمی دست یافت و باعث شد تا شما در وضعیت نامطلوبی قرار بگیرید. جستجو کردن میان آزمایشگاهها میتواند خیلی سخت و طاقت فرسا باشد.
حتی سادهترین آنها میتوانند شما را به یک حصار پر از عنکبوت بفرستند. اگر تصمیم فرار در ذهنتان نباشد، آزمایشگاهها که منبع خوبی برای Raw Science ( نوعی ارز مخصوص در بازی که توسط بازیکنان جمع آوری میشود) هستند، زندگی در باغ را برایتان بسیار آسان میکنند. اگر تصمیم دارید خود را نجات دهید، باید باهوشتر باشید.
مغز قدرتمند
Raw Science نوعی تجربهی موثر است. شما باید یک متر را از ارزها پر کنید تا بتوانید سطح خود را در بازی ارتقاء دهید و آیتمهای جدید را باز کنید. شما میتوانید آنها را در طبیعت و در مقادیر محدودی پیدا کنید. همچنین میتوانید با انجام ماموریتهای ساده برای BURG.L، که یک ربات دوست داشتنی است، درآمد و ارز بیشتری کسب کنید. تجزیه و تحلیل منابع موجود و همچنین باگها، در ایستگاههای میدانی، درآمد بیشتری به شما داده و آیتمهای جدیدی برایتان باز میکنند. اینکه بتوانید از راههای مختلف ارز کسب کنید خیلی خوب است، ولی در نظر داشته باشید که سیستم سطح بندی ممکن است تشخیص اضافی بودن بدهد.
بیشتر از چند بار بعد از ارتقاء سطح نتوانستم چیز زیادی بدست بیاورم. زیرا همهی مراحل و دستورالعملها را از طریق تجزیه و تحلیل باز کردم. درواقع این بخش تمام چیزی است که به وسیلهی آن به سطح جدیدی دست مییابید. آیتمهایی مانند: سلامتی و استقامت که به طور کامل به سیستم متفاوتی متصل هستند. ویژگیها نیز توسط یک سیستم تحول کنترل میشوند، که به شما مزایای زیادی برای تکمیل کردن چالشها میدهد. برای مثال، تعداد زیادی از حشرهها را با نیزه بکشید، زیرا این کار باعث کاهش قدرت دفاعی دشمنانتان میشود.
در هرحال شما فقط میتوانید، دو مورد را انتخاب کنید، که بعدها میتوانید آن را به پنج مورد افزایش دهید. سرعت پیشرفت در بازی عالی است که باعث میشود حس کنید، اوضاع کاملا تحت کنترل شما است. اما من سیستمهای کمتر را ترجیح میدهم.
درحالیکه ممکن است ارتقاء سطح خیلی به نظر ضروری نیاید، ولی جمع آوری ارز همچنان ضروری است. زیرا میتوانید از آنها روی سیستمهای آزمایشگاهی استفاده کرده و آیتمهایی که در جاهای دیگر نیست را به دست آورد. این بردها، ماندگاری بیشتری از مشعلهایی دارند که از آنها برای جستجو در لانهی مورچهها و عنکبوتها استفاده میکنید. همچنین باعث مستحکمتر شدن استحکامات پایگاه شما میشوند. هر باری که یکی از چیپسهای ربات BURG.L را که در سطح باغ پنهان شده، پیدا کنید، لیست دستورالعملها رفته رفته گسترش مییابد.
ساخت و ساز در بازی از یک محیط خلاقانه برخوردار است. حتی زمانی که درحال ساخت وسیلههایی مانند شمشیر، سپر و دیوار هستید. در واقع هرکدام از این اشیاء این حقیقت که شما اندازهی جیبی دارید را تقویت میکند. پس به جای ساختن یک شمشیر فولادی، باید یک پشه شکار کنید و بینی مکندهی آن را جدا کنید. تانگو رقصیدن با یک هیولای پرنده که به صورت بالقوه میتواند شما را در چند حرکت بکشد، فقط کمی هیجان بیشتری از استخراج سنگ در معدن دارد. باید بدانید بازی Grounded براساس منطق کارتونی ساخته شده و آن شمشیر پشهای با گرفتن خون دشمنانتان باعث درمان شما میشود. همینقدر هیجان انگیز.
این مورد در مورد ساختمان پایگاه شما نیز صدق میکند که به اندازهی کافی منعطف است و از گرانش پیروی نمیکند. به اندازهای که این فرصت را پیدا میکنید تا فقط با استفاده از شاخهها و علفها، ساختمانی را بسازید که مانند مارهایی است که از درخت بلوط بالا میروند. شما میتوانید همه چیز را بازیافت کنید و بخشی از هزینهها را بازپرداخت کنید.
درحالیکه وسایل و ایستگاههای کاردستی را میتوانید به راحتی جابه جا کنید. این بخش بسیار ساده و سخاوتمندانه است، برای اینکه بتوانید بلافاصله پس از رسیدن به باغ شروع به ساخت سازههای پیچیده کنید. همچنین قفل تمام قسمتهای اصلی را به سرعت باز میکنید و منابع مورد نیاز آنها را در همه جا میتوانید پیدا کنید.
زمان ماجراجویی
خیلی وسوسه انگیز است که روی تکمیل کردن پایگاه امن و راحت خود تمرکز کنید. ولی همیشه چیزی وجود دارد که شما را نگران کند. این میتواند نیاز به آب و غذا باشد یا یک دستورالعمل جدید برای رسیدن به منابع کمیاب. چیزی که شما به آن نیاز دارید، ممکن است در یک منطقهی ناشناخته باشد. به نظر میرسد که بازی Grounded، از ارائه فهرستهای خریدی که شما به آنها مجهز نیستید، لذت میبرد. شبیه به حشرهای که در عرض چند ثانیه شما را بهم میریزد. من متوجه شدم که این یک انگیزهی فوقالعاده است که چندین راه برای بدست آوردن چیزی که میخواهید در دست دارید.
جستجو کنید تا با سلاحهای مخفی، کیسههای عنکبوتی حاوی حشرات و بچه عنکبوتها و مقدارزیادی ارز رو به رو شوید که همهي آنها منتظر دزدیده شدن توسط یک فرد ماجراجو و جسور هستند.
این همان چیزی است که وقتی در برای اولین بار در لانهی یک مورچه سرگردان شدم، امید داشتم تا پیدا کنم. متاسفانه من فقط چند عدد تخم مرغ پیدا کردم. چون نمیخواستم دست خالی برگردم، آنها را برداشتم. اینجا بود که مورچهها همه چیز خود را از دست دادند و مشعلها خاموش شد. من سردرگم شدم و به سمت دیوارها فرار کردم.
بعد از اینکه چندبار فریاد زدم بالاخره توانستم با چهار عدد تخم مرغ از آنجا فرار کنم. زمانی که من درحال ماجراجویی بودم، خورسید غروب کرده بود، بنابراین به پایگاهم برگشتم تا استراحت کنم. به این فکر میکردم که با تخم مرغا چکار کنم، تصمیم گرفتم تا فردا صبح صبر کنم. صبح که شد دیدم همه ی تخم مرغها جای خود را به چهار مورچه کاملا رشد کرده دادهاند. بعد از خرابکاری که کردم، تبدیل به یک پرورش دهنده مورچه شدم.
تنظیمات پیش فرض به خوبی کوک شدهاند. رویارویی با مجموعهای از ماجراهای هیجان انگیز، اما پیروز شدنی، در جایی که مردن شبیه به یک ننگ است تا پایان یافتن. شما میتوانید با پیدا کردن قبرتان، داراییهای خود را پس بگیرید، البته وسایلتان کمی آسیب دیده است. بازی Grounded به قدری منعطف است که بتواند انواع تجربیات بقا را ایجاد کند. اگر از آن دسته افرادی هستید که ترجیح میدهید بدون هیچ خطری به جستجو بپردازید، میتوانید تمام تهدیدات را از بین ببرید.
این اجازه را دارید تا بدون نگرانی دربارهی گرسنگی و غذا خوردن، یا غذای عنکبوتها شدن، در اطراف بچرخید. همراه با داشتن گزینههای دسترسی عالی مانند حالت عنکبوت هراسی، که عنکبوتها را به حباب تبدیل میکند و بازی را به یک بازی با چالشهای بسیار کم و ابزارهای فراوان تبدیل میکند.
در واقع فکر میکردم که از سیستمهای بقا و دویدنهای طاقت فرسا خسته شدهام. اما در این بازی یک بار هم وسوسه نشدم تا این خطرات را غیرفعال کنم. دلم برای نادیده گرفتن حملات توپخانه سوسک بمب افکن، زمانی که دنبال غذا میگشتم تنگ شده است. اگر این وارد به اندازهی کافی هیجان انگیز باشند، خوشحالم که به نحوی با این موانع کنار میآیم.
باتوجه به اینکه مرگ میتواند از هر طرفی به سراغم بیاید، مجبور شدم تا مسیرهای امن را پیدا کنم. مانند پریدن از روی سکوهای درست شده توسط چمن و شبدر، برای دور ماندن از بعضی تهدیدها. حتی در جاهایی که هیچ مسیری وجود ندارد، خودم پلها و پلهها را میسازم. در واقع من این بیابان را آباد کرده و آن را به باغ شخصی خود تبدیل میکنم.
زمانی که بچه بودم، باغ خود را در حومهی شهر به هیجان انگیزترین مکان روی زمین تبدیل کرده بودم. Obsidian نیز همین کار را کرده است. ماهی کپور به اندازهی نهنگ، کفشدوزکهای سوارکار مانند شوالیههای شکار حشرات و زنبورهای قتل عام شده، در پس چهرههای فراموش شده، به دنبال من هستند. هر بخشی از این باغ در بازی، یک دنیای کشف نشده میباشد که منتظر جستجوی شما است. به نظر من این یکی از سرگرم کننده ترین بازیهای ژانر بقاء میباشد، حتی اگر ترس من از عنکبوتها را بیشتر کرده باشد.
هماکنون میتوانید بازی Grounded را به صورت کاملا رایگان از اولین مرجع تخصصی دانلود بازی در ایران دریافت نمایید
0 Comments