وقتی بازی را شروع کردم انتظار جمع کردن مدفوع از کف زمین را نداشتم! Cult of the lamb به راستی یک بازی مدیریتی در پوسته یک بازی اکشن-روگ لایت است. البته این بازی به خوبی از پس ترکیب کردن ژانرها برآمده است. سبک هنری چشم گیر و میزان شگفت انگیزی از فعالیتهای جانبی، به ساختار نسبتا خطی آن شخصیت می دهد. این بازی روایتگر داستان یک فرقه مرموز است که تجربه ای جذاب برای بازیکن به ارمغان می آورد، اگرچه بخشهای اکشن آن به اندازه کافی عمیق نیستند که باعث شوند پس از پایان بازی رغبتی به تکرار آن داشته باشیم.
cult of the lamb شما را به جای یک رهبر پشمالوی یک فرقه قرار میدهد که به تازگی توسط یک خدای زندانی به نام The One دوباره زنده شدهاست. شما باید ارباب خود را با جذب پیروان جدید برای فرقه، ساختن پایگاهی برای آنها برای زندگی کردن، و رفتن به جنگهای خونین علیه موجودات دیگری که او را به دام انداختهاند، آزاد کنید. این حلقه وسایل جمع کردن، رسیدگی به عبادت کنندگان، ارتقا شخصیت و خانه ها، و سپس بیرون رفتن برای مباررزه و انجام دوباره مراحل، همراه با یک سبک هنری جذاب و کمی چاشنی کمدی، برای بازیکن بسیار رضایتبخش است.
فهرست محتوا
کمی از هر ژانر
در حالی که Cult of the lamb یک بازی روگ لایت dungeon crawler است که طراحی مراحل و آیتم هایی که شما در هر بار بازی با آنها مواجه میشوید رندوم است و همانطور که پیش می روید قدرتمندتر میشوید، مقایسه آن به طور مستقیم با بازیهای مشابه مانند Hades کمی گمراهکننده خواهد بود. درست است که مبارزات تصادفی و قابل تکرار هستند، اما در عین حال بسیار کوتاهتر هستند – بیشتر آن ها بیشتر از ۱۰ دقیقه طول نمیکشند.
شما حتی در ابتدا بین یکی از چهار منطقه بازی، یکی را انتخاب میکنید تا در شروع آن ها با دشمنان مبارزه کنید و در انتها با یک باس مبارزه کرده و داستان را کامل می کنید، که به این معنی است که cult of the lamb فاقد حس آشنای بازی های روگ لایت، یعنی هر دفعه بیشتر پیش رفتن، است.
این مبارزات کوتاه لزوما چیز بدی نیستند، اما باعث این شدند که من بیشتر ۱۳ ساعتی که تمام کردن بازی از من گرفت را صرف ساختن پایگاه و خانه و به اتمام رساندن ماموریت های کوچک برای NPC ها بکنم، و نه مبارزه. از این لحاظ می توان گفت که Cult of the lamb بیشتر شبیه بازی هایی مانند Oxygen not included است تا بازی های مبارزه ای مثل Dead Cells. البته این برای من لذت بخش بود که تصمیمات من در مراحل اکشن اغلب تحتتاثیر نیازهای اعضای فرقه ام بود که با پشتکاری در خانه کار میکردند.
مبارزات Cult of the lamb
نمیتوان گفت که مبارزات لذت بخش نیستند. مبارزات بیش از حد پیچیده نیستند، و شما کلا یک دکمه حمله، یک قدرت “نفرین” ویژه، و یک دکمه dodge در اختیار دارید، اما هر یک از این المانها در مبارزه بسیار ضروری هستند. جاخالی (dodge) به طور خاصی سریع است و به شما این امکان را می دهد که در برابر حملات واکنشی از خود نشان دهید و از اتاقهای مملو از هیولاها عبور کنید.
انواع مختلف سلاحها، نفرین ها، و buff هایی به شکل کارت های تاروت در مسیر قرار دارند که میتوانید در طول راه آن ها را پیدا کنید، این موارد به شما کمک می کنند که سریعتر و راحت تر به انتهای هر بخش مبارزه ای برسید.
یک اشکال عمده این است که در ابتدای هر مبارزه به شما یک سلاح و نفرین تصادفی داده میشود، و متاسفانه شما هیچ کنترلی روی آیتم هایی که پیش روی شما خواهد بود نخواهید داشت و متاسفانه اسلحه ها به هیچ وجه با هم قدرت یکسان ندارند. در حالی که شمشیر پیشفرض و تبر پرقدرت به طور قابل اعتمادی عالی هستند، چکش بسیار کند و دستکش سریع (که بیشترین دمیج را تنها در ضربه نهایی وارد میکند) در برابر حمله دشمنان بسیار متحرک این بازی نامناسب هستند.
به طور مشابه، برخی از نفرین ها میتوانند انفجارهای AoE بزرگی ایجاد کنند در حالی که برخی دیگر تنها تودهای از goo غیر موثر را آزاد میکنند. هر ران بسیار کوتاه است، به این معنی که شما اغلب حتی فرصت پیدا نمیکنید که یک جایگزین مناسب برای اسلحه خود پیدا کنید، و وجود یک باس سخت در انتهای هر ران، قطعا در بعضی موارد باعث عصبی شدن بازیکن می شود.
با این که فرصتهای کافی برای انتخاب اسلحه خود ندارید، به شما شانس زیادی برای تاثیر گذاری بر سبک مبارزه خود در میانه راه از طریق کارتهای تاروت داده میشود. این کارت ها به شما قدرت هایی میدهند که میتوانند از سلامتی اضافی گرفته تا اضافه کردن یک گلوله به ضربات شما تا افتادن ماهی از دشمنان در زمان کشته شدن را شامل شوند.
این کمی ناراحت کننده است که اکثر آنها بسیار ساده و کلیشه ای هستند، برای مثال ۲۰ % افزایش قدرت سلاح ها. این به این معنی است که آنها هیچ وقت تاثیر زیادی روی تغییر سبک بازی واقعی من در یک ران ندارند، اما در بعضی موارد، برای مثال با پیدا کردن یک کارت تاروت نادر دو برابر کننده سرعت حمله تبر، تغییر زیادی در سبک بازی ایجاد می شود.
البته، به دست آوردن چنین کارت قدرتمندی نیز میتواند مقابله با باس را نیز بیش از حد آسان کند. این مبارزات میتوانند هم از نظر بصری بسیار خلاقانه باشند و هم از این نظر که هر گلوله و ضربه می تواند مهلک باشد، بسیار ترسناک باشند. اما اگر شما حتی یک آشنایی گذرا با بازیهای اکشن روگ لایک داشته باشید، احتمالا میخواهید از همان ابتدا به سختی بازی را در درجه آخر قرار دهید.
در این صورت باید بدانید که در هر سطح سختی به چیزی بیشتر از کوبیدن روی دکمه حمله و اسپم کردن نفرین ها نیاز نخواهید داشت، با این کار حتی می توانید در ران اول خود باس را مغلوب کنید. این امر نشانه ای از طراحی غیرهوشمندانه مبارزه است.

جذب نیرو
با وجود ظاهر وحشتناک دشمنان در Cult of the lamb، بسیاری از آنها به دوستان دوستداشتنی شما پس از شکست تبدیل خواهند شد – دوستانی که میتوانند بعد از آن جذب فرقه شما شوند. بخشهای اکشن ممکن است در امتداد یک خط و بسیار ساده باشند، اما ساختمان سازی جایی است که همه پیشرفتهای مکانیکی واقعی در آن قرار دارند. با تبدیل افرادی که در حین مبارزه پیدا میکنید، میتوانید آنها را به کار بگیرید تا منابعی مانند چوب و سنگ را جمع کنند، مجسمه شما را پرستش کنند تا منبعی به نام فداکاری (devotion) برای شما جمع کنند و یا حتی آن ها را مسئول تمیز کردن مدفوع های خودشان در سراسر پایگاه بکنید.
شما در ابتدا بسیاری از کارها را خودتان انجام می دهید، اما تماشای رشد پایگاه خود – هم از نظر تکنولوژیکی و هم از نظر بصری – وقتی دنبال کنندههای بیشتری جذب میکنید، بسیار لذت بخش است. پایگاه شما و بره شما هر کدام دارای درختان فنآوری جدایی هستند، و به ترتیب ساختمان های جدیدی را برای ساخت و یا قابلیتهای جدید و سلاحهایی را برای پیدا کردن باز میکنند.
این به این معنی است که چیزهایی مانند آبیاری مزارع با دست در نهایت میتواند توسط نیروهای جدید شما انجام شود، و گزینههای جالب تری به تدریج باز میشوند که به شما اجازه میدهند تا پیروان خود را برای به دست آوردن منابع اعزام مامورت کنید و یا حتی به طور موقت آنها را به شیاطین تبدیل کنید که میتوانند در نبرد به شما کمک کنند.
مدیریت
محتوای زیادی برای کاوش در این بازی وجود دارد. من از مدیریت ایمان، گرسنگی، و سطح تمیزی پیروان خود که بر عهده داشتم لذت می بردم، اما باعث می شد آرزو کنم که ردیابی آنها به صورت فردی آسانتر بود. هنگامی که اعضای فرقه شما شروع به نزدیک شدن به اعداد دو رقمی میکند، بسیار سخت است که بدانید چه کسی چه کاری انجام میدهد، چه کسی را در آن روز برای افزایش تجربه تبرک کرده اید، و چه کسی بیکار در گوشه ای نشستهاست. خوش بختانه، شما واقعا لازم نیست زیاد نگران این چیزها باشید و به خواستههای آن ها اهمیت بدهید، به خصوص بعد از اینکه وسایل و تجهیزات بهتری را برای آن ها باز کردید
یکی از راههای ارائه میزان مطلوبی از کنترل، گزینههای دکوری بازی است که عملا تعداد آنها بیشتر از گزینههای کاربردی بازی است. شما میتوانید به راحتی ساختمانها را در اردوگاه خود حرکت دهید، ظاهر و نام هر پیرو جدیدی که جذب میکنید را تغییر دهید، و تمام گوشههای پایگاه خود را با دکوراسیون هایی که در طول بازی آزاد کرده اید بپوشانید.
اگر واقعا نمیخواهید، مجبور نیستید به این چیزها زیاد توجه کنید، اما این به من یک حس مالکیت بر فرقه ام می داد که من را بسیار هیجان زده می کرد – من حتی پیروان مورد علاقه خود را داشتم، به بعضی از آن ها تا زمانی که از پیری می مردند بسیار توجه می کردم، و بعضی ها را در زمان پیری طی یک مراسم با شکوه قربانی می کردم.
محتوا و طراحی بصری
بخش عظیمی از چیزی که باعث میشود cult of the lamb تا این حد تاثیرگذار شود این است که چگونه کمدی را درون تم خود حفظ می کند، و زیباییشناسی عالی که همه هرج و مرج آن را همراهی میکند. این عناصر کاملا به تم کارتونی و بامزه این بازی و لباس های شیطانی آن می آیند، شما حتی می توانید از بین چندین فرم حیوانات بامزه پیروان خود را پیدا کنید، فیل، زرافه، عنکبوت و یا حتی تک شاخ. موسیقی بازی هم احتمالا یکی از بهترین آهنگهایی است که من در مدت ها شنیدهام؛ یک ریتم ترسناک و ساده که هنوز نتوانستهام آن را از سرم بیرون بیاورم.
این بازی بسیار بیشتر از چیزی که انتظار داشتم محتوا داشت. یک نقشه کامل با مکانهای منحصر به فرد (حتی اگر کوچک باشند) برای بازدید وجود دارد، هر کدام با فروشگاههایی برای خرید کارتهای تاروت و لوازم دکوری جدید و همچنین کاراکترهایی برای ملاقات و انجام ماموریت برای آن ها. یک مینی گیم ماهیگیری، یک مینی گیم بازی تخته ای، یک ماموریت جانبی طراحی شدهبرای بازگرداندن شما به مکانهایی که قبلا آن ها را کامل کرده اید و بسیاری موارد دیگر در این بازی وجود دارند.
همچنین رازهایی برای پیدا کردن وجود دارد، و طرحهای شخصیتهای عجیب و غریب، صرفنظر از این که شما به کدام گوشه از نقشه سر بزنید، همگی درجه یک هستند.

سخن نهایی
طبق این موارد Cult of the lamb یک بازی روگ لایت کوتاه است که به پایان رساندن آن به بیش از 15 ساعت زمان احتیاج ندارد. در 15 ساعت شما می توانید تمام درخت های پیشرفت بازی را کامل کنید و مامورت ها و فعالیت های جانبی را نیز به اتمام برسانید. البته اگر بخواهید می توانید مراحل پشت سر گذاشته را به شکلی نامحدود و با درجه سختی افزایش دوباره تکرار کنید، شاید این تجربه ای نزدیک تر به سبک روگ لایک کلاسیک برای شما باشد.
اما عدم وجود تنوع کافی اسلحه ها، نفرین ها و کارت های تاروت رغبت زیادی به این کار برای بازیکن ایجاد نمی کنند. من از به پایان رساندن بازی بسیار لذت بردم، اما تجربه بازی برای من بیشتر به شکل یک کمپین کلاسیک بود تا یک بازی روگ لایک.
Cult of the lamb یک بازی بامزه است که ژانرهای مختلف را به خوبی ترکیب کرده است. مبارزه آن به شدت رضایتبخش است حتی اگر کوتاهی و فقدان نسبی تنوع بین اسلحه های آن از جذابیت آن بکاهد، و ایجاد پایگاه برای اعضای فرقه خود و مدیریت افکار پیروان به اندازه هر نوسان تبر برای من جالب بود. شاید حالا که بازی را کامل کرده ام نخواهم آن را دوباره تکرار کنم، اما Cult of the lamb یک تجربه بسیار متفاوت و جذاب برای من بود.
0 دیدگاه